دل نوشــتـه

حرف های ناگفتنی

دل نوشــتـه

حرف های ناگفتنی

تمام حرف هایی که نمی توان گفت . . .
یا گوش شنوا نیست یا ترس از فاش شدنش..
حرف هایی که تنها تحملش برای یک دفتر خاطرات ممکن است.

طبقه بندی موضوعی

انتظار نداشتن

تا حالا دقت کردی ..!

وقتی با کاغذ کوچکی بازی می کنی و ناگهان دستت رو میبری، چقد ازیتت میکنه و میسوزه . .

از فکرت هم بیرون نمیره!

اما وقتی دستت رو با چاقو میبری، بعد از چند دقیقه همه چیزو فراموش میکنی.  انگار نه انگار؛ 

در واقع، کاغذ از چاقــو برنده تر نیستــــــــ . . 

فقط تـ ـ ـو .. انتظار آسیب دیدن از کاغــذ رو نداشتی؛.. به همین سادگی تمام وجودت را به تسخیره دردو افسوسش میگیرد.

ایــن حـکایتـــــــ بعضی از آدمـــــاس 

تو اوج نا بــاوری، جوری آدم را می شکنند که از درد و غصه، تنها لبخندی تلخ بر لبانت، اشک های سوزان از چشمانت، بوی خیانت از مشامت و صدای خاطرات در حس شنوایی ات جاری میشود .

 هرزگی اعتمادت = شکنجه ی دلت

نظرات  (۲)

  • مهدی ابوفاطمه
  • دقیقه
  • رهــــــــا פـــֿــــانـــــوҐ
  • عالی بود لایک

    ارسال نظر

    کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
    اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی