دل نوشــتـه

حرف های ناگفتنی

دل نوشــتـه

حرف های ناگفتنی

تمام حرف هایی که نمی توان گفت . . .
یا گوش شنوا نیست یا ترس از فاش شدنش..
حرف هایی که تنها تحملش برای یک دفتر خاطرات ممکن است.

طبقه بندی موضوعی

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دلشکستن» ثبت شده است

انتظار نداشتن

تا حالا دقت کردی ..!

وقتی با کاغذ کوچکی بازی می کنی و ناگهان دستت رو میبری، چقد ازیتت میکنه و میسوزه . .

از فکرت هم بیرون نمیره!

اما وقتی دستت رو با چاقو میبری، بعد از چند دقیقه همه چیزو فراموش میکنی.  انگار نه انگار؛ 

در واقع، کاغذ از چاقــو برنده تر نیستــــــــ . . 

فقط تـ ـ ـو .. انتظار آسیب دیدن از کاغــذ رو نداشتی؛.. به همین سادگی تمام وجودت را به تسخیره دردو افسوسش میگیرد.

ایــن حـکایتـــــــ بعضی از آدمـــــاس 

تو اوج نا بــاوری، جوری آدم را می شکنند که از درد و غصه، تنها لبخندی تلخ بر لبانت، اشک های سوزان از چشمانت، بوی خیانت از مشامت و صدای خاطرات در حس شنوایی ات جاری میشود .

 هرزگی اعتمادت = شکنجه ی دلت

قلب شکسته

دلی که شکست ...! شکستنش یک کلمه است با هزار مفهوم، اما، درست کردنش یک جمله ی اضافی است بدون هیچ مفهومی . . .

جمع کردنش، درک کردنش و درست کردنش کار هر کسی نیست.

دلی که در 1 دقیقه شکسته شود، چندین سال شاید یک عمر طول می کشد که کمی با رنجیده شدنش کنار آید.

در این روزگار، دل شکستن عادت آدم ها شده است؛ اگر با کسی آشنا شدی، منتظره شکسته شدنت باش . . .! حتی برای کمترین میزان.

اگر کسی را شکستی ولی لبخند همیشگی اش را هم دیدی، بدان چه تظاهر قشنگی می کند و بقدری دوستت دارد که در مقابل سخت ترین درد دنیا مقاومت می کند

آدمی دل شکسته، قید همه چی اش را میزند، عشق، زندگی، امید، دنیا و نفس هایش . . .